کد مطلب:36141 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:125

تعوض با اعطاء شایسته تر











(و ربما سالت الشی فلا توتاه و اوتیت خیرا منه عاجلا او آجلا)

«و بسا باشد كه چیزی را درخواست كنی و آن چیز به تو داده نشود و بهتر از آن در این حیات زودگذر و یا در جهان ابدی به تو عطا گردد»

سومین جهت در تاخیر یا عدم اجابت دعا این است كه امكان دارد خداوند، بهتر از موضوع مورد حاجت و درخواست آدمی را به او بدهد اگر چه او را از موضوع درخواست شده محروم گردانیده است، حال آن مطلب بهتر و بالاتر در این دنیا باشد یا در جهان آخرت.

چنانكه احیانا: مستمندی هنگام صبح درخواست وجهی می كند و شما به او توجهی نمی كنید و چیزی هم نمی گوئید و شاید آن سائل تهیدست از كار شما ناراحت گردد ولی هنگام ظهر، یك فرش نفیس یا یك اشرفی و یا شی عتیقه ای به او می دهید. او در آن لحظه با جهانی از شادی روبرو شده و در آن وقت خود را ملامت می كند كه چرا من در فاصله صبح تا ظهر آن خیالات باطل را به خود راه دادم و درباره ی این چنین انسان شریف و محترمی آن گونه اندیشیده و از او ناراحت شدم.

مثال دیگری مستاجر بی سروسامانی به شخصی روی آورده و از او درخواست می كند كه یك اطاق به او اجازه داده و تحت اختیار او بگذارد صاحبخانه جواب مثبتی نمی دهد هنگام شب می آید و درخواست كننده ی اجاره را طلبیده و یكی از خانه های خود را مجانا و بلا عوض تحت اختیار او قرار می دهد و یا به او می بخشد.

[صفحه 172]

اكنون آیا این عطائی كه بعد انجام می شود به آن تاخیر و محرومیت از موضوع مورد درخواست نمی ارزد؟!

كسیكه حاجتش بر آورده نشد علاوه بر آنكه امید بر آورده شدن آن در آتیه را نباید از دست بدهد باید این فكر را هم داشته باشد كه ممكن است به مطلب مورد درخواستم نرسم ولی تا زنده ام به مطلب بالاتر و مهمتری كه هرگز فكر دریافت آن را هم نمی كردم دست بیابم و یا بكلی در این جهان، دست به چیزی نیابم ولی مهمتر و بالاتر از اصل خواسته ام را خداوند بزرگ برای من در جهان دیگر آماده كرده باشد.

امام صادق علیه السلام می فرماید: پروردگار، عهده دار حساب مومن شده و به او می گوید این حساب را می شناسی؟ عرض می كند: نه پروردگارا. خدا می فرماید: فلان شب مرا خواندی و فلان حاجت را خواستی و من آن را برای تو ذخیره كردم پس آن بنده از مشاهده ی عظمت و بزرگی ثوابی كه برایش ذخیره شده می گوید: پروردگار من! ای كاش هیچ حاجتی از حوائج مرا بر آورده نكرده و همه را برایم ذخیره می فرمودی.


صفحه 172.